پسرم سید محمدسام پسرم سید محمدسام ، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

سامی نفس داداش امیررضا

روزهای پسرانه

1393/11/22 15:36
نویسنده : مامان زهرا
1,125 بازدید
اشتراک گذاری

بعد از دوتا پست غمگین وتلخ حالا نوبت اینه که بریم ازحرکات ورفتارای پسرای گلم بگم تا شاد وخوشحال بشیم  جشنتشویق. محمدسام الان در این روزی که مینویسم 19ماهشه . موهاش بلند شده وخوشگل .فعلا تصمیم ندارم موهاشو کوتاه کنم .چون جنس موهای امیررضا زبره وقتی کوچیک بود بلند که میشد خیلی بد میشد به همین خاطر زود به زود کوتاه میکردیم . همیشه حسرت میخوردم غمگین. ولی موهای محمدسام به خودم رفته صاف وحالت داره . پایینش فرفری محبت. آخ کیف میکنم موهاشو میبینم وشونه میکنمبوس .ازبس ذوق نشون دادیم تا موهاشو شونه میکنم به همه نشون میده که یعنی شماهام ذوق کنیدقه قهه . دندوناش داره درمیاد بهش میگم دندونات کو ؟؟دهنش باز میکنه همه ی انگشتاش تو دهنش .درواقع ما دندونی نمی بینیم .ولی باید ذوق خودمونو نشون بدیم .من میزنم روی پام ومیگم خدا ،خدا،. دفه بعد که دندوناشو میبینیم همزمان با من میزنه رو پاش وفقط میخنده ومن باید بگم خداخدا .خنده بعداز تلاشهای بی وقفه ی من که به امیررضا باید بگه داداش .الان خداروشکر صداش میکنه دادا، دادا،تشویق البته اون زمانی که کارش گیر باشه ونیاز به مهربونی داداش داشته باشه .وگرنه اکثر اوقات میگه "اَم ".خطا

امان ازدست این موبایلا مخصوصا ازنوع لمسی.رفتیم خونه بابایی .عمه زینب هم اونجا بوده .روی مبل نشستیم گوشی زینب هم روی مبله سریع کوسنو روش گذاشتم که محمدسام نبینه ولی غافل ازینکه آقا دیده .میخواست برداره گفتم برای عمس. هرچن ثانیه میومد کوسنو برمی داشت نگاه به گوشی میکردومیگفت عمه .دوباره کوسنو میذاشت سرجاشخنده تا اینکه طاقت نیاورد وگوشیو برداشت .خونه مامان جون رفتیم عاطفه جون گوشیش به شارژه .عاطفه هم تو اتاق نیست محمد سام یه نگاش به در که ببینه عاطفه کی میاد یه نگاش به گوشی وانگشتش  همین طور بی هدف روی گوشی کارمیکنه .آخه یکی نیست که بگه بچه جان تو اصلا چیزی میبینی ؟؟؟؟تعجب

لطفا ادامه مطلب

یکی از تفریحات من خوندن هفته نامه همشهری جوانه و حل کردن جدول برای اینکه مثلا مغزمو فعال کنم وخدایی نکرده آلزایمر نگیرم محبتخجالت.وقتی امیررضا یه سوالی ازم میپرسه ومن فقط چند ثانیه دیر جوابشو بدم میگه مامان جدول دیگه کارساز نیست سودوکو لازم شدی بجای جدول سودوکو حل کن .من نمیدونم علامه دهر نیستم که پسرجان باید کمی فکر کنم یا نه .سوالمتفکر

چند روز پیش امیررضا از مدرسه اومده غذاش آماده نبوده به من میگه دیگه وقتش رسیده ازین خونواده leave بدم یعنی ترک کنم تعجب. یا اینکه چند روزه بابا حمید گلوش درد میکنه وبه من گفته براش فرنی درست کنم ولی یه دفه شیر تموم شده بوده یه دفه هم آرد برنج نداشتیم ودرست نکردم دیشب داشت گله میکرد که چرا درست نکردم که امیررضا خان به باباشون گفتن بابا اگه ناراضی هستی میتونی ازین خونواده leave بدی عصبانیشاکی.حالا من نمیدونم اگه leave بدن آیا دوباره می تونن add بشن ؟؟؟متفکرمتفکر اینا همه ازبرکات وایبره شاکی.این همه برای بچه ها زحمت بکش مریض میشن ، ناراحتن تنمون بلرزه آخرش اینه دستمزد مادرانه.!!! شاکی

محمدسام قبلا یه آهنگی که گوش میداد فقط سرشو تکون میداد یه کلیپ هست تو گوشیم که یه دختر هندی داره میرقصه محمدسام خان که اینو دیده تو رقصشون پیشرفت چشمگیری داشتن دیدنی .دستاشو تکون میده .هرجا که باشن مثلا روی سه چرخه آهنگ شادی که میشنوه رسما میاد پایین ویه قری میده ودوباره میره سرکارش قه قهه.یه بار عاطفه جون یه آهنگ گذاشته بود و بعدش گفت اوووووو.شما هم که طوطی .بعد ازهر آهنگ شادی بشکن میزنی ومیگی بوووووووووووووو.البته پسرک ما هرموقع آهنگ غمگین یا نوحه گوش میده .سینه میزنه .تشویق

یه بار خواستم چند تا کلمه جدید به محمدسام یاد بدم من:بگو حمید ،محمدسام:آدده - من:زهرا ،محمدسام :عممه ، من :حسین ، محمدسام سینه میزنه .خندهحالا چقدر این کلمه هایی که پسرم گفت شبیه بودن الله اعلم . تعجب

ننجون که به رحمت خدا رفت مامان جون به یادشون ختم انعام گرفتن منم که مثلا ازصبح رفتم کمکشون اما محمد سام نذاشت فقط توبغلم بود وقتی هم که میذاشتمش زمین گریه میکردشاکی . مامانی هم که ختم انعام گرفتن همین طور ولی چون تو حسینیه بود وفضا بزرگ  بود شما دیگه بغلم نبودی راه میرفتی ولی منم باید پشت سرت میومدم.عمه زینب که بلند شد پذیرایی کنه شماهم بلند بلند صداش میکردی .عمه اعظم میگفت چکارش داری به من بگو شما محترمانه کنارش زدی ودوباره عمه زینب صدا میزدی .قه قهه

دستشویی رفتنت خیلی جالبه .اولا که خیلی دوست نداری پوشک باشی همش دوست داری بری دستشویی .البته بیشتر دوست داری آب بازی کنی  .هرموقع هم که میخوای بری انگار داری میری دده .باهمه بای بای میکنی .بوس میفرستی .یعنی تا بای بای نکنی اصلا نمی ری دستشویی .خستهشاکی

امیررضا چن وقتی بود که میگفت چشمام ضعیف شده وتومدرسه اذیت میشم .رفتیم چشم پزشکی متاسفانه چشماش ضعیف شده بود وبه تجویز دکتر باید عینک بزنه درسخوان.خیلی ناراحت شدم .اما بازم خداروشکر .انشاءالله همیشه سلامت باشن .

الان که دارم این پست مینویسم بارون قشنگی داره میباره ومن ازصدای قطره هاش لذت میبرم .خداروصد هزار مرتبه شکر. جشنجشن

12 بهمن پونزدهمین سالگرد باباجون بود .پونزده سال گذشت اما بابای عزیزم هیچ وقت ازیادمون نمی ری .شما هم به یادمون باش برامون دعا کن .خدا رحمتت کنه بابای قشنگم .

 

پسندها (13)

نظرات (29)

مامان راحله
24 بهمن 93 22:18
سلام عزیزم خوبی؟ پسرای گل حالشون خوبه ؟ ای جانم معلومه محمد سام خیلی شیرین شده .. فداش خدا هر دوشون رو براتون نگه داره . خدا باباتون رو هم بیامرزه .
مامان زهرا
پاسخ
سلام دوستم .خداروشکر خوبیم .آره هم ماشالله شیطون .هم شیرین . خدانکنه عزیزم ممنون گلم .خدا رفتگان شمارو هم بیامرزه .بهار قشنگمو ببوس
مامان راحله
24 بهمن 93 22:20
_____$$$$__________$$$$$ ___$$$$$$$$______$$$$$$$$$ __$$$$$$$$$$____$$$$$$$$$$$ _$$$$$$$$$$$$__$$$$$$$$$$$$$ _$$$$$$$$$$$$$_$$$$$$$$$$$$$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$_$$$$ $$$$$$$$$$$$$$$$$_____$$$$$$$______$ $$$$$$$$$$$$$$$$________$$$$________$ _$$$$$$$$$$$$$$__________$$__________$ _$$$$$$$$$$$$$___________$___________$ _$$$$$$$$$$$$$_______________________$ __$$$$$$$$$$$$_______________________$ ___$$$$$$$$$$$_______________________$ ____$$$$$$$$$$_______________________$ _____$$$$$$$$$_______________________$ ______$$$$__$$$__$$$$$_______________$ _______$______$_$_____$_____________$ ______$_______$$______$_____________$ ______$________________$___________$ ______$________________$__________$ _______$_______________$_________$ _______$______________$_________$ ________$_____________$________$ _________$___________$$______$ __________$_________$__$____$ ___________$_______$_____$$ ____________$$___$$ ______________$$$ _______________$
مامان ریحانه
24 بهمن 93 22:25
سلام زهرا جونم خوشحالم که دوباره اومدی با یه روحیه ی شاد امیدوارم همیشه شاد باشی عزیزم چقدر ذوق کردم وقتی کارای محمد سام عزیزم و خوندم الهی فداش بشم که انقدر بانمک شده میگم خواهر جان از دست بچه ها گله مند نشو همشون همینن خدا نکنه من مریض بشم پوریا میگه مامان حالا کی برامون غذا درست کنه کی صبح من و بیدار کنه برم مدرسه خواهر افسردگی می گیرم در حد لالیگا
مامان زهرا
پاسخ
سلام ریحانه جون .ممنون عزیزم .خدا نکنه دوستم آره عزیزم من دیگه عادت کردم .به حرفای امیررضا .یعنی باید عادت کنم که شوکه نشم .الهی که شما هم سلامت باشی .تا پوریا جون نگران نشه .
مامان ریحانه
24 بهمن 93 22:31
الهی فدای قر دادن این وروجک بشم که انگار این قر دادن برای این وروجکا از نون شب واجب تر آب دستشون باشه میذارن زمین به قر دادنشون میرسن خواهر جان تا اطلاع ثانوی آموزش لغت رو تعطیل کن حالا فعلا که خواهر تو عمه ای برو خوش باش تا بعدا وای که چقدر خندیدم میگی میره دستشویی بوس میفرسته چه بچه ی لطیفی ای جاااااااااااانم و برای امیر رضا جون هم خیلی ناراحت شدم انشالله که با زدن مرتب عینک ضعف چشماش خوب بشه غصه نخور خواهر منم عینک میزنم ولی بی نهایت متنفرم از عینک ولی مجبورم به زدن زهرا جون چرا عکس از محمد سام کم گذاشتی و چرا از امیر رضا جون عکس نذاشتی
مامان زهرا
پاسخ
ریحانه جون ممنون ازتوجهت دوست مهربونم نمیدونم چه سریه این قردادن .حالا اگه منم اهل رقصیدن شب وروز بودم یه چیزی .ولی حالا محمد سام مجبورم میکنه که برقصم یعنی سر ذوق میای که یه کم قر بدی دیگه بی خیال شدم که چیزی یادش بدم اینم مثل بچه های کلاس اول هست که پایه رو یادگرفتن دیگه فک میکنن همه چی بلدن .پسرک منم همین چوریه . فک میکنه چون بلده بابا، مامان ، ..بگه دیگه نیازی نیست اضافه یادبگیره . ریحانه جون باید باشی ببینیش موقع دستشویی رفتن باهرکسی بای بای میکنه طرف حواسش نیست میره جلوش بلند صداش میکنه تا جواب نگیره کوتاه نمیاد حالا من تو دستشویی اون دنبال ماچ وبوسه . ریحانه جون اتفاقا منم عینک میزنم .چون خودم عینکی هستم بدم میومد امیررضا بزنه ولی بالاخره دچارش شد . چشم عزیزم بزودی عکسای جدیدشونو میذارم . چه جواب طولانی شد وممنون که اومدی نازنین گلمو ببوس
محمد
25 بهمن 93 12:40
سلام بروزم با وسایل جدید "آماده سازی کیک، دسر" بروزم. به منم سربزن.
مامان راحله
26 بهمن 93 16:56
سلام عزیزم . من از پشتیبان سریع استفاده کردم . برید داخلش مرحله به مرحله توضیح داده .. خوبیش اینه که خودتون میتونید انتخاب کنید که چه پست هایی رو میخواید .. مثلا از یک تا 20 ... بعد که پست هاتون از 20 بیشتر شد دفعه بعد 20 به بعد رو میتونید بگیرید .
مامان زهرا
پاسخ
ممنون راحله جون خیلی لطف کردی
مامان راحله
26 بهمن 93 16:57
وقتی درخواست دادید و پول واریز کردید لینک دانلودش براتون میاد تو همون قسمت .
مامان زهرا
پاسخ
عزیزم ممنون ازتوجهت ووقتی که برام گذاشتی .
مامان آنیسا
28 بهمن 93 8:28
جیگر این دو آقا پسر خوشکل و شیطون
مامان زهرا
پاسخ
مرسی ازمحبتتون
♥ایدا♥
1 اسفند 93 17:36
خیلی پسرای نازی دارین به منم سربزنید اپم
مامان زهرا
پاسخ
مرسی گلم حتما
مامان ریحانه
8 اسفند 93 20:57
مامان ایلیا
10 اسفند 93 15:18
سلام ، وبلاگ قشنگی دارید ، انشاله تا 120 سال همینطور فعال و اکتیو و باسلیقه باشید. اگه ممکنه به وبلاگ پسرم ایلیا هم سر بزنید.
مامان زهرا
پاسخ
سلام ممنون ازلطفتون وحضور گرمت وانشاءلله .حتما خانمی میام .
مامان علی
12 اسفند 93 16:24
سلام عزیزم،ممنون که مارو مورد لطفتون قراردادین وسرزدین،الهی فدای پسری بشم زهرا جان چقدر بانمکه،عزیزم خدا پدر مهربونتو بیامرزه وقرین رحمت کنه.ماشالله چقدر کارهای بامزه ای میکنه.خدا هردوشون وحفظ کنه وسلامت باشن.
مامان زهرا
پاسخ
سلام خانمی .خواهش میکنم دوستم .مرسی عزیزم .انشاءالله .
مجله توت فرنگی(مامان علیرضا)
15 اسفند 93 11:56
سلام عزیز دلم . خوبی ماشالله به گل پسرای نازت چقدر بزرگ شدن ببوسشون از طرف من خیلی دلتنگتون بودم . عزیز دلم من وبمو دوباره راه انداختم با این آدرس که الان نظر گذاشتم واست مامان مهربون و دوست داشتنی . خوشحال میشم پیشم بیای. امیداورم کنار خانوادت با عشق و آرامش و خوشبخت زندگی کنی عزیز دلم. به امید دیدار دوست مهربونم
مامان زهرا
پاسخ
سلااااام عزیزم خوبی دوست قدیمی .کجایی شما .مرسی عزیزم .منم دلم تنگ شده بود . تبریک میگم .ممنون عزیزم .علیرضای نازمو ببوس .
مامان
19 اسفند 93 13:31
سلام عزیزم ممنون که به مون سر زدی . عکس گذاشتم
مامان زهرا
پاسخ
سلام خانم .خواهش میشه دوستم .
مامان راحله
20 اسفند 93 15:34
$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$_____________________________$$ $$_________$$$$$$$$$$__________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$_________$$$$$$$$$$__________$$ $$_____________________________$$ $$_____________________________$$ $$______$$$$$_______$$$$$______$$ $$____$$$$$$$$$___$$$$$$$$$____$$ $$___$$$$$$$$$$$_$$$$$$$$$$$___$$ $$___$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$___$$ $$____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$____$$ $$______$$$$$$$$$$$$$$$$$______$$ $$________$$$$$$$$$$$$$________$$ $$__________$$$$$$$$$__________$$ $$___________$$$$$$$___________$$ $$____________$$$$$____________$$ $$_____________$$$_____________$$ $$______________$______________$$ $$_____________________________$$ $$_____________________________$$ $$___$$$$$$$$$_____$$$$$$$$$___$$ $$_____$$$$$_________$$$$$_____$$ $$_____$$$$$_________$$$$$_____$$ $$_____$$$$$_________$$$$$_____$$ $$_____$$$$$_________$$$$$_____$$ $$_____$$$$$_________$$$$$_____$$ $$_____$$$$$_________$$$$$_____$$ $$_____$$$$$_________$$$$$_____$$ $$_____$$$$$$_______$$$$$$_____$$ $$______$$$$$$_____$$$$$$______$$ $$________$$$$$$$$$$$$$________$$ $$__________$$$$$$$$$__________$$ $$_____________________________$$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
مامان راحله
23 اسفند 93 17:22
_____8888888888____________________ ____888888888888888_________________ __888888822222228888________________ _88888822222222288888_______________ 888888222222222228888822228888______ 888882222222222222288222222222888___ 8888822222222222222222222222222288__ _8888822222222222222222222222222_88_ __88888222222222222222222222222__888 ___888822222222222222222222222___888 ____8888222222222222222222222____888 _____8888222222222222222222_____888_ ______8882222222222222222_____8888__ _______888822222222222______888888__ ________8888882222______88888888____ _________888888_____888888888_______ __________88888888888888____________ ___________8888888888_______________ ____________8888888_________________ _____________88888__________________ ______________888___________________ _______________8____________________ ♥♥♥ بهــــــــاران مبارکــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ♥♥♥
مامان زهرا
پاسخ
مرسی دوست نازم برای شما هم مبارک باشه انشاءالله سال خوبی داشته باشین .
مامان راحله
24 اسفند 93 16:47
قالب جدید مبارک دوستم
مامان زهرا
پاسخ
ممنون عزیزم
مامان راحله
24 اسفند 93 16:48
http://taghvim2000.persianblog.ir/ این آدرس وبلاگیه که تقویم طراحی میکنه .. میتونی بهش ایمیل بدی ..شماره تلفنش هم هست .
مامان زهرا
پاسخ
مرسی دوست گلم از توجهت
مجله توت فرنگی(مامان علیرضا)
25 اسفند 93 16:49
سلام عزیزم . خیلی خوشحال شدم اومدی پیشم . منم پیشاپیش سال جدیدو تبریک می گم . امیداورم که سالی پر از عشق ، مهر و آرامش برای شما و عزیزانتون زقم بخوره . سری پیش نتونستم پستت رو بخونم . کلی لذت بردم از انگلیسی صحبت کردن پسرت . ماشالله خدا حفظش کنه . . یخدا پدرت هم رحمت کنه . خیلی سخته خصوصا دم عید که جای خالیشون واقعا حس میشه . اما مسلما دعای خیرشون همیشه با شماست و از دعاهای رفتگان هست که خیر وبرکت در زندگی ماست . روی ماه پسراتو ببوس از طرف من
مامان زهرا
پاسخ
سلام دوستم .منم خوشحال شدم که اومدی .انشا... برای شماهم سال خوبی باشه . جاشون که خالی هست .اما چه میشه کرد ماهم به امید دعای خیرشون زنده هستیم . علیرضای گلمو ببوس
شاپرک مامی
25 اسفند 93 23:25
سلام لینک شدی عزیزم دختر منم باید بای بای کنه بره wc
مامان زهرا
پاسخ
سلام خانمی ممنون گلم . شماهم لینک شدی وااای اگه این کارو بکنه شماباید صبور باشی مخصوصا اگه خیلی عجله داری
مامان ریحانه
1 فروردین 94 12:30
سلام زهرا جونم سال نو مباااااااااارک امیدوارم آغاز سال جدید برایت آغاز تمام خوبیها باشد در آغاز سال نو بهترینها را برایت آرزومندم می بوسمت عزیزم
مامان زهرا
پاسخ
سلام ریحانه جون سال نوی شماهم مبارک امیدوارم سال خوب وبابرکتی داشته باشی وبا خبرای خوب بیای پیشمون
مامان ریحانه
9 فروردین 94 11:01
زهرا جون خصوصی داری
مجله توت فرنگی(مامان علیرضا)
16 فروردین 94 11:01
سلام دوست خوب و مهربونم . سال نو شما هم مبارک باشه عزیز دلم . آرزو می کنم سالی مملوء از سلامتی و مهر و آرامش و عشق برای خودت و عزیزانت باشه و بهترینها برات رقم بخوره تو سال جدید و ثانیه ثانیه اش پر از خاطرات خوب باشه واست عزیزم
مامان زهرا
پاسخ
سلام عزیزم ممنون .انشالله شماهم همیشه سلامت وشاد باشین .
مامان راحله
19 فروردین 94 18:32
نه ماه انتظار و یک عمر نگرانی ... حس آزاد دخترانه را به مهر مادری دادن بزرگترین ایثار یک زن است ...! پیشاپیش روزت مبارک
مامان زهرا
پاسخ
سلام عزیزم .ممنون از لطف و محبتت .برشما هم مبارک باشه راحله ی عزیزم .
مامان ریحانه
20 فروردین 94 22:51
مادر واژه ایست سرشار از امید و عشق. واژه ای شیرین و مهربان که از ژرفای جان بر می آید. روزت مبارک عزززززززززیزم
مامان زهرا
پاسخ
ممنونم از لطفت مامان ریحانه عزیز . روز شماهم مبارک .همیشه شاد باشی
kosar
22 فروردین 94 15:21
خوشحال میشوم بهم سربزنید.راستی وب خوبی دارید.
مامان زهرا
پاسخ
ممنونم عزیزم اومدم وبت متاسفانه رمز دار بود نتونستم پیغام بذارم .
kosar
26 فروردین 94 16:02
سلام خاله جونم.چه وب نازی دارید.!!! وکوشولوتونم به خودم رفته چون هم سفیده وهم نازه وبانمک. اگه به وب من سربزنید خوشحال میشوم .ازتون کلی سپاس گزارم.
مامان زهرا
پاسخ
مرسی عزیزم شما لطف داری .
مامان آنیسا
27 فروردین 94 8:30
ای جونم چه آقا پسر خوشکل و بامزه ای خدا حفظش کنه عزیزم
مامان زهرا
پاسخ
ممنون عزیزم شما لطف داری .الهی آمین .
ĸoѕαr
29 فروردین 94 18:22
سلام خاله جونم لینک شدید خوشحال میشم منو لینک کنید.
مامان زهرا
پاسخ
سلام عزیزم ممنون شماهم لینک شدی عزیزم