پسرم سید محمدسام پسرم سید محمدسام ، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره

سامی نفس داداش امیررضا

روزهای پسرانه ۲

1394/5/25 16:51
نویسنده : مامان زهرا
797 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به پسرای گلم .الهی که خوب وسلامت وشاد باشینبغلماچماچ .کما فی السابق سیستم خرابه ، الان هم از طریق گوشی اومدم وپست امروز مینویسم .کلافه

یه خبر خیلی خوبهورا .نیمه شعبان که محمدسام مامان دوسال ودوروز کم سن داشت به

لطف خدا از شیر وشیشه گرفتم هوراتشویق.البته یه بار عید نوروز گرفتم که خیلی بی تابی

میکردی وبه گفته دکترت دوباره بهت شیر دادم .خیلی استرس داشتم که میتونم ترکت بدم یانه

؟؟قهقههکه خدا روشکر بخیر گذشت .چون شما فقط شیر خشک از شیشت میخوردی وبه هیچ

عنوان شیر پاستوریزه یا آب میوه از شیشه نمیخوردی ، و جالب اینکه شیر خشک درست

میکردم ومی ریختم تو لیوان اصلا لب نمیزدیخنده .یه علتی که خیلی برام مهم بود حتما از

شیشه بگیرمت این بود که وقتی شیرتو میخوردی شیشت همیشه وسط اتاق بود ومنم حساس

تا یه  دور نمی جوشوندم دلم نمی اومد بهت بدمعصبانی. خدا روشکر اولین پروژه به خوبی

گذشت هورا.تا دومین پروژه که پوشک گیرون هست .اونم به وقتش ایشالله بخیر میگذره .

 ماه رمضون امسال به نظرم خیلی خوب بود .خودم این ماه برام خیلی نوستالوژیه ، خیلی هم

دوست داشتم برای پسرام هم خوب وخاطره ساز باشه .که خدا رو شکر برای امیررضا بود .تشویقتشویق

شبا من وامیررضا تا سحر بیدار میموندیم .من سحری درست میکردم وامیررضا هم چون در

طی روز محمدسام نمیذاشت با تبلت بازی کنه . اون موقع انجام می داد ( دمت گرم محمدسام)

تشویقماچ  شبهای قدر هم می رفتیم مسجد .امیررضا هم چهار نفر ازدوستاش میومدن مسجد

وکلی باهم کیف میکردن .

اما امان از آقا محمدسام  .من که فریب سال گذشته رو خوردم ، چون محمدسام کوچیکتر بود

وبالطبع ساکت وآرومتر .رفتم مسجد .اولش خوب بود اما به محض اینکه برقا رو خاموش کردن

جیغ محمدسام هم درومد ، ازونجایی که وقتی محمدسام گریه میکنه حد وسط نداره یا با

صدای خییییلی بلند گریه میکنه یا کلا ساکته .تا شروع به گریه کردن کرد بردمش بیرون تو

راپله .که هم چراغ داشت وهم خلوت بود ومزاحم کسی نبودیم .غافل ازینکه آقا عاشق پله بود

پله ها رو بالا وپایین می کرد .منم با یه دستم قرآن بالای سرم بود وبایه دست دیگم مواظب

بودم نیفته پایین .بهش میگفتم خانم دعوات میکنه .یه خانمی پایین پله ها نشسته بود .محمد

سام هم از بالا داد میزد آنومقهقهه (خانم) خانمه که بالا رو نگا میکرد پسرک با ادب من زبونشو

  درمیااوردخجالتخجالت .خلاصه من هیچی از شبهای قدر امسال متوجه نشدم .ایشالله که خدا همین

مقدار کمو ازم قبول کنه .الهی آمین .

راستی من که عاشق ماه رمضون بودم .امسال یه اتفاق افتاد که همیشه این ماه مبارک برام

قشنگ وارامش بخش باشههورا .ازونجایی که من عاشق برنامه خندوانه هستم خیلی دوست

داشتم یه بار شرکت کنم .یه بار تماس گرفتم ولی گفتن زیر ۱۶ساله رو پذیرش ندارن .خیلی تو  

ذوقم خورد چون دوست داشتم امبررضا هم بیاد .ولی خب نمیتونستم خودم نرم .به همین

خاطر ۲۱تیرماه به همراه بابا حمید وعمه زینب رفتم خندوانه .فقط میتونم بگم عالی بود بسیار عالی .تشویق

پسندها (5)

نظرات (9)

مامان ریحانه
28 مرداد 94 18:08
اوا زهرا جون هنوز سیتمتون خرابه خوب خواهر یه متخصص درست و درمون نشون بده این زبون بسته رو بعد اینکه خسته نباشی خواهر به خاطر اتمام این پروژه ی مهم انشالله که از پوشک هم راحت گرفته میشه
مامان زهرا
پاسخ
سلام ریحانه جون .این اتفاق تو زندگی من کاملا عادیه .سیستم هم عادت کرده . وااای ریحانه خیلی استرس داشتم ولی خداروشکر بخیر گذشت .
مامان ریحانه
28 مرداد 94 18:09
قبول باشه عباداتت عزیزم همین که نیت کردی و به عزاداری رفتی خدا خودش قبول میکنه الههههههههههی فدای این وروجک بشم که زبون درازی میکرده زهرا جون نمیدونی چقدر خندیدم از این کارش
مامان زهرا
پاسخ
مرسی دوستم . ریحانه جون منم خندم گرفته بود خیلی جلوی خودمو گرفتم .باید اون موقع میدیدش .
مامان ریحانه
28 مرداد 94 18:14
میگم زهرا اخه این رسمشه رفتی خندوانه و به ما نگفتی خوب خواهر میگفتی چه تاریخی میخوای بری ما میشستیم پای تلویزیون و صورت ماهتو میدیدیم حالا محمد سامو پیش کی گذاشتی تو آرشیوشون اون برنامشون نیست برم ببینم خلاصه که خواهر انشالله هر جا هستی دلت شاد و لبت خندون باشه دوست دارم محمد سام نازمو خیلی ببووووووووووووس امیر رضا هم که دیگه برا خودش مردی شده و دیگه نامحرم شده نمیتونم بگم ببوووووووووووووسش پس سلامشو برسون خیلی زیاد
مامان زهرا
پاسخ
خیلی برنامه ی خوبی بود ، حتما برای یه بارم که شده شرکت کنید . اون برنامه ای رفتم که مهمونش سامان گلریز وجناب خان بؤدن . محمدسام وامیررضا پیش مادرشوهرم بودن . مرسی عزیزم از محبتت . شما هم نازنین جون ببوس
مامان راحله
29 مرداد 94 18:01
سلام عزیزم . خوبین ؟ از دست این گل پسر شیطون کاش از قبل بهم گفته بودی اون برنامه خندوانه رو میدیدم . ما هم تقریبا دنبال میکنیم . بهارهم خیلی دوست داره
مامان زهرا
پاسخ
سلام راحله جونم خوبی . ایشالله یه بار دیگه میرم بهتون خبر میدم بهارمو خیلی ببوس عزیزم
شهره
30 مرداد 94 14:16
سلام مامان سامی طاعات و عبادات تون قبول درگاه حق مطمءن باش خدا قبول کرده انشاا سال بعد سامی جون برای خودش اقا شده وشما هم خیالت راحت به دعاتون میرسین بچه ها را ببوس
مامان زهرا
پاسخ
سلام خانم شهره .ممنون . انشالله از دعای شما . ممنون عزیزم که به ما سر میزنید .
مامان ریحانه
1 شهریور 94 15:14
سلام زهرا جون برنامه رو دانلود کردم میشه مشخصاتتو بدی تا ببینمت
مامان زهرا
پاسخ
سلام ریحانه گلی ، میام وبت برات میگم .
مامان ریحانه
2 شهریور 94 19:09
خصوصی زهرا جونم
مامان آنیسا
4 شهریور 94 9:09
خداروشکر که پروژه از شیر گرفتنش راحت تموم شد؟ فقط عزیزم چه جوری شیشه رو ازش گرفتی دختر منم بدرقم عادت داره به شیشه شیر نمیدونم چه جوری ازش بگیرم هر چی لیوانای خوشکل میخرم شیر براش میریزم لب نمیزنه میگه فقط شیشه میخوام ؟
مامان زهرا
پاسخ
سلام .خانم .آره خداروشکر بخیر گذشت .خانمی تو وبتون توضیح دادم .
مامان فاطمه حانیه
15 شهریور 94 14:03
عزیزم خسته نباشی ماشالله به این گل پسرا کی باشه منم این ورورجکارو از شیشه بگیرم و صد البته پوشک
مامان زهرا
پاسخ
ممنون عزیزم .خانمی ایشالله بزودی .اصلا فکرشو نکن .