ورودبه سه ماهگی
محمدسام مامان الان دوروزه که وارد ماه سوم زندگیش شده .عزیزم تبریک میگم خوش اومدی
.شماتقریباآخرای ماه دوم غلت زدن وشروع کردی وقتی میخوای غلت بزنی اول دوتادستاتومی بری بغل گوشات بعدپاهاتوجمع می کنی توشکمت وبایک حرکت برمی گردی روی شکم .بعضی وقتا هم بایه حرکت نمیشه ودوبارمی ری عقب بعدیکدفعه میفتی روی شکم .وقتی هم که روی شکمی یه وقتی جون دوست می شی سرتوبالانگه می داری ونفس می کشی ولی یه وقتایی هم کلایادت میره سرتوبالا بیاری همونجوری روی زمین یاتشکت میمونی گریه می کنی
.گل مامان عاقل شدی داداش امیررضا برات شعرغمگین می خونه بغض میکنی وقتی شادمیخونه می خندی.دیگه نمیتونی یه جاثابت بمونی روی زمین که هستی اینقدرغلت میزنی که ازروی تشکت بیرون میای .وقتی هم که توی بغلی تکون میخوری ونق میزنی
.دیروز مدرسه امیررضا جلسه داشتندباهم رفتیم .سرکلاسشون انقدرصداکردی ونق زدی که خانم معلمشون گفت شما پسرتون اذیت میکنه یعنی محترمانه بفرمایید ماهم نرفته برگشتیم خونه .