شب تولد پسرگلم
طبق قرارقبلی با خانم دکتر مانداناخلیلی پور فرداساعت ٦صبح بایدبیمارستان باشم به همین خاطر امشب باباحمید داداش امیررضارو به خونه مامان جون (مامان خودم ) برد تاهم مامان جون وبیاره خونمون وهم اینکه امیررضا تنها نمونه .ساعت ١٠ شب مامان جون وباباحمید اومدن .من نمازمو خوندم ورفتم یه دوش گرفتم . نمیدونم چرابرعکس زایمان قبلی این دفعه خیلی استرس داشتم ومن طبق عادتی که نمیدونم خوبه یابد استرسمونشون نمیدم وفقط صلوات میفرستم .موقع تولدداداش امیررضا یکی ازدوستام گفت موقع رفتن به بیمارستان دورکعت نمازبخون وهدیه کن به حضرت علی اصغرعلیه السلام ومن این نمازوخوندم برای سلامتی شما وخودم دعاکردم که انشاالله زایمان خوبی داشته باشم وشما سلامت باشی .
به امیدفردایی قشنگ
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی