پسرم سید محمدسام پسرم سید محمدسام ، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 1 روز سن داره

سامی نفس داداش امیررضا

میلادحضرت فاطمه زهرا سلام الله روز مادر

روز مادر امسال خیلی برام قشنگ وفراموش نشدنی بود هم بخاطراینکه من صاحب یه پسرکوچولوی دیگه شده بودم هم بخاطر امیررضا . امیررضا اون روزکه ازمدرسه اومد یه شاخه گل رزگرفته بود وقتی وارد خونه شد شاخه گل وبهم هدیه کرد وپیشونی منو بوسید . حال اون موقع من وصف شدنی نبود واقعا روی ابرابودم . امیررضا سالهای قبل هم بهم هدیه میداد ولی بیشتر برام نقاشی میکشید وصورتمو بوس میکرد ولی امسال اولین بار بود که گل میگرفت وازهمه جالب تر بوس کردن پیشونیم بود که خیلی برام قشنگ بود . امیررضای عزیزم ممنونم .الهی که همیشه شادوسلامت وموفق باشی . آقامحمدسام ازسال دیگه منتظرشماهم هستم زودتربزرگ شو. روزمیلادحضرت زهراسلام الله وروزماد...
14 ارديبهشت 1393

سال 1393

من همیشه باید با تاخیر مطلب بنویسم به خاطر محمدسام .نمی دونم چه سریه تاکامپیوترروشن میشه سروکلش پیدا میشه حالا چه تازه خوابیده چه زمان گذشته باشه الانم خوابه ولی دوباربیدارشدویه کم نق زدوخوابید .پس تا بیدارنشده منم زودتر بنویسم .سال 93شروع شد خداروصدهزاربارکه تاالان خوب بوده وانشاءالله تا آخر هم خوب باشه آمین .پارسال من اینموقع حامله بودم خیلی دوست داشتم زودتر تموم بشه ومن پسرمو ببینم ازمن هول تر امیررضا بود خداروشکر که اون دوران سخت که همش من نگران بودم به پایان رسید .پارسال عید قرار نبود مابه مسافرت بریم بخاطر بارداری من .از اونطرف دلم میخواست امیررضا یه مسافرت بره چون تا11فروردین ماتهرون بودیم تا اینکه عمووحید تماس گرفت که ما میریم ...
11 ارديبهشت 1393
1